حقیقتش بابا ما داشتیم زندگیمونو می کردیم.این بر وبچ ریختن سر ما که آقا الا وبلاباید جهانیان رو از فواره ی تفکراتت مستفیض کنی!!
اصرار پشت اصرار! ماهم دلمان نیامد که دل این کوکان ر بشکنیم!
یک رندی اومد وسط که حالا که رو خطی بجای چت بازی و اینها بزن تفننی یه وبلاگ از خودت در کن!
دیدیم بدم نمیگه.وگرنه ماروچه به این جنگولک بازی ها.
دیدیم حالا که مد شده از رییس دفتر رییس جمهور سابق گرفته تا خود رییس جمهور فعلی مشقاشون وبجای دفتر تووبلاگشون مینویسن ماچیمون کمتره بزا نشون بدیم چن مرده حلاجیم.
دلو زدم به دریا .به قول اون رندمون تجربه نشون داده برای ساخت یک وبلاگ خوب باید اول چن تا دس گرمی بسازی(قریب به مضمون!)
حالا چی میخوام اینجا بگم ر میگم.عجله مکن! فکرم نکنی حالا مثلا تو این صفحات چی مینویسن که اگه یکی بخونه نمیدونم متحول میشه و زمین و آسمون به هم میرسه و .... نه این صفحات بطور کلی چیز خاصی ندارن.یک سری تفکرات شخصی .همین.
حالا بعدن مفصل تر در مورد این پدیده صحبت میکنیم.
در پناه حق